سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

پرورش افکار هسته‏ای - پیاده رو خاطرات

پرورش افکار هسته‏ای (پنج شنبه 85/10/14 ساعت 10:30 صبح)

قدرت همیشه ماهیتا بیشتر نرم‏افزاری بوده است تا سخت‏افزاری. آلوین تافلر هم در کتاب خود بنام «جابجایی در قدرت» قدرت را به سه گونه زور، پول و دانایی تقسیم می‏کند و تذکر می‏دهد که اعمال خشونت همیشه باعث واکنش قربانی می‏شود. بنابر این اگر تعریف قدرت را توانایی برای شکل دادن رفتار دیگران بدانیم مهمترین عامل قدرت نفوذ فکری و شکل دادن به افکار دیگران است. فناوری هسته‏ای فناوری قدرت است و غرب برای مهار این قدرت تازه در ایران نیاز به نرم‏افزار جدید دارد. تا زمانی که اصلاح‏طلبان در ایران بر سر کار بودند غرب در این زمینه مشکلی نداشت. فناوری هسته‏ای مشکلی بود که محافظه‏کاران پیش پای غرب گذاشته بودند که مانع روابط سازنده میان اصلاح‏طلبان با غرب بود. بنابراین مذاکره کنندگان در دو طرف میز اساسا با هم توافق داشتند و مذاکره بیشتر حول این محور بود که چگونه مشکل‏آفرینان داخلی مهار شوند. اما در سوی دیگر این میدان اصولگرایان قرار داشتند. آنها از اساس نظام جهانی را غیر عادلانه می‏دانستند. البته این معنایش این نیست که بخواهند با ساخت سلاح هسته‏ای به جنگ بی‏عدالتی‏ها بروند. اگر نظام جهانی را ناحق دانستیم آنوقت نمایندگان و اربابان نظم غیر نوین جهانی برایمان مظهر حقانیت و مشروعیت نخواهند بود. زمانی که از نظر مشروعیت با طرف مذاکره در موضع برابر قرار گرفتیم آنگاه می‏توانیم مساله را به آن صورتی که واقعا هست بصورت یک تبعیض آشکار بین‏المللی ببینیم. اینگونه بود که جریان اصولگرا ادبیات جدیدی در پرونده هسته‏ای خلق کرد. در این ادبیات ایران و غرب دست‏کم به یکسان حق داشتند هر چیزی را با هم داشته باشند یا هیچ کدام نداشته باشند. در این ادبیات اگر به صورتت سیلی زدند باید دست‏کم فریضه قصاص را در موردشان جاری کنی تا آبروی مسلمان محفوظ بماند. در این ادبیات عراق به این دلیل اشغال شد که به اندازه کافی قدرتمند نبود. نکته‏ای که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده این است که ادبیات هسته‏ای جناح اصولگرا تاثیر بسزایی در پیروزی آنها در انتخابات‏های اخیر داشته است.

تا دیروز آمریکا بود که رجز جنگ می‏خواند و کشورها را یکی پس از دیگری اشغال می‏کرد. اما با پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ورق برگشت. اینک ابزار اعمال قدرت غرب در داخل ایران از قدرت کناره گرفته بود. ذهنیتی بر سر کار آمده بود که قدرت ایران را در کاهش نفوذ غرب میدید. بجای اعمال نظرات غرب کافی بود بفهمد خواست او چیست تا دقیقا برعکس آنرا عمل کند. در اینجا راهبرد غرب کاملا معکوس شد. غرب عملیات روانی کاملا پیچیده‏ای را آغاز کرد تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد. این راهبرد دست کم دو لایه داشت و دو هدف مکمل را دنبال می‏کند. لایه اول این جنگ روانی مطرح کردن ایران بعنوان یک تهدید بین‏المللی (یا در منطقه بصورت یک تهدید شیعی) بود و هدف از آن دست‏کم ایجاد احتیاط در رفتارهای ایران و کاستن از دامنه عملیاتی ایران و دست بالا ایجاد بدبینی و نارضایتی نسبت به اصولگرایان در میان طبقات سیاسی و مردم ایران بود تا زمینه برای کاهش قدرت جریان اصولگرا فراهم شود. در چارچوب این راهبرد بود که قطعنامه‏های تهدیدآمیز شورای امنیت درباره ایران صادر شد تا وانمود شود جریان اصولگرا کشور را بسمت بحران میبرد. در داخل همراهان این راهبرد دائما خطرات موجود را بزرگنمایی کرده و با لیبرال‏منشی به طرفین دعوا در مورد تندروی هشدار می‏دهند! اما لایه دوم تبلیغات غرب پیچیدگی بیشتری دارد و هدف از آن تغییر دیدگاه اصولگرایان بعنوان مهمترین مخالفان غرب در ایران است. آنها تلاش می‏کنند نظر اصولگرایان را در مورد قدرت و ماهیت آن تغییر دهند. این چالش را در تبلیغاتی که پس از تصویب قطعنامه براه افتاد بخوبی می‏توان دید. بلافاصله پس از تصویب قطعنامه روزنامه کیهان ارگان اصولگرایان خواستار سیلی متقابل شد. بحث این بود که اگر بازرسان آژانس از اثبات صلح‏آمیز بودن برنامه ایران علی‏رغم گذشت چند سال ناتوانند چرا باید به همکاری با این جاسوسان هسته‏ای ادامه دهیم؟ اگر غرب حقوق هسته‏ای ما را در چارچوب معاهده نمی‏پذیرد چرا ما باید تکالیف هسته‏ای را در این چارچوب بپذیریم؟ این برای دومین بار بود که طرحی در راستای سیلی متقابل در دستور کار مجلس هفتم قرار می‏گرفت اما متاسفانه تا حدودی شرایط تغییر کرده بود.

آشوب رسانه‏ای که از زمان روی کار آمدن احمدی نژاد از طرف همدستان غرب در داخل براه افتاده بود دولت را منزوی کرده بود و حتی موجب شده بود طرفداران دولت برای خلاصی ازین وضعیت بطور جداگانه در انتخابات شوراها وارد شوند و شکست بخورند. جنجال‏های پیاپی داخلی و اصرار غرب بر جنگ‏طلب نشان دادن اصولگرایان نه تنها باعث ریزش نیروها شد بلکه حامیان دولت در سطوح بالا را به عقب‏نشینی تاکتیکی در موضوع هسته‏ای واداشت. از آنجا که مجلس در مساله هسته‏ای در ارتباط با ارکان نظام تصمیم‏گیری می‏کند، تعلل چند روزه مجلس در این مورد و زمزمه‏های نرمش‏طلبی نشان می‏داد که کار در بالا گره خورده است و زمان بیشتری برای رسیدن به توافق نیاز است. دست آخر مجلس با دادن چک سفید امضا به دولت پای خودش را بطور کلی از مناقشه هسته‏ای بیرون کشید. تحولات بعدی در این راستا بود که نباید از حق قصاص خود استفاده کنیم. این در حالی بود که احمدی‏نژاد همچنان بر ایستادگی تاکید می‏کرد. بنابراین تفسیر این شرایط این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم بنظر می‏رسد اختیار پرونده هسته‏ای تا حدود زیادی از وی گرفته شده است. در چند روز حساسی که موضوع در مجلس و سایر مرکز تصمیم‏گیری مطرح بود غرب سیاست تبلیغاتی زیرکانه‏ای در پیش گرفت. سیل تحلیل‏های خودزنی از مراکز تحلیلی غربی سرازیر شد که در آنها واکنش ضعیف ایران به قطعنامه با عنوان «واکنش سرد» و «واکنش خونسردانه»‏ تعبیر می‏شد و استدلال می‏شد که خونسردی ایران نشانه آن است که قطعنامه تاثیر چندانی بر ایران نداشته است. فصل مشترک تحلیل‏های غربی این بود که «بی‏اعتنایی ایران به قطعنامه نشانه قدرت ایران است» که البته منظور از بی‏اعتنایی همان عدم واکنش بود. در حالی که قبلا چیز دیگری در تفکر اصولگرا نشانه قدرت بود و آن اعمال قدرت بود بصورت عکس‏العمل متقابل. در پشتیبانی از گزاره جدید، غرب تلاش کرد شواهد عملی ارائه دهد. بنابراین سیل درخواستها برای مذاکره با ایران به وزارت خارجه سرازیر شد تا جایی که نمایندگان مجلس با غرور خبر ازین موضوع دادند. البته فاش شدن این خبر اروپا را ناراحت نکرد چون اصلا آنها هدفشان همین بود که طرفهای ایرانی احساس کنند روی تشک پر غو خوابیده‏اند. سرانجام انتقال پرونده هسته‏ای از گفتمان ایستادگی به گفتمان تنش‏زدایی با موفقیت انجام شد و ایران تصمیم گرفت عملا هیچ کاری انجام ندهد. البته این باعث نشد که آمریکاییها پس از چند روز زمزمه‏های خود را مبنی بر اینکه «عدم واکنش ایران به قطعنامه نشان می‏دهد برای وادار ساختن این کشور به تمکین نیاز به تحریم‏های گسترده‏تری هست»‏ از سر نگیرند.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • بین‏المللی

    پرورش افکار هسته‏ای - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 16 بازدید
    دیروز: 212 بازدید
    کل بازدیدها: 235876 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [121]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [117]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده